اختصاصی فوسبال؛ جدال همیشگی بر سر قانون ۵۰+۱؛ آینده فوتبال آلمان چه میشود؟!
نگاهی ویژه و جامع به قانون اصلی بوندسلیگا؛ موافقین و مخالفین قانون ۵۰+۱ چه کسانی هستند؟
قانون ۵۰+۱ در سال ۱۹۹۹ وارد فوتبال آلمان شد. در آن زمان هدف از وضع این قانون، محدود کردن اثر سرمایهگذاران بر فوتبال و حفظ شخصیت این ورزش محبوب بود. البته منظم کردن سرمایهگذاری در ورزش، رقابت عادلانه و ایجاد روشهای قانونی برای ارتقا کیفیت باشگاهها جزو دیگر اهداف این قانون عنوان شد.
این قانون به طور کلی با ماهیت فوتبال آلمان سازگاری دارد؛ بازیهای با کیفیت، بالاترین میانگین حضور تماشاگران در دنیای فوتبال، قیمتهای پایین بلیطها و هواداران منحصر به فرد آلمانی. بسیاری از این نکات مثبت به خاطر قانون ۵۰+۱ به وجود آمدهاند و آلمان را به یک کشور یگانه در زمینه فوتبال تبدیل کردهاند. اما آیا همه ژرمنها و هواداران از این قانون راضی هستند؟
قانون ۵۰+۱؛ یک بحث همیشگی!
این قانون به طور کلی مخالفین و موافقین زیادی دارد. بعد از گذشت ۲۰ سال از وضع این قانون، هنوز هم بحث بر سر تداوم یا حذف آن داغ است و مسئولان تیمها در رابطه با آن اظهار نظر میکنند. هانس یواخیم واتسکه، مدیر بروسیا دورتموند که هنوز هم از حامیان جدی این قانون به حساب میآید، در رابطه با این قانون در سال ۲۰۱۶ چنین گفت:
تماشاگران آلمانی ارتباط ویژهای با باشگاه خود دارند. اگر تماشاگران فکر کنند که دیگر هوادار نیستند و فقط یک «مشتری» تلقی میشوند، ما مشکل خواهیم داشت.
صحبت واتسکه به چه معنا است؟ به طور خلاصه قانون ۵۰+۱ میگوید هیچ باشگاهی نمیتواند بخش اصلی سهام خود را به یک سرمایهگذار واحد واگذار کند و این هواداران هستند که با در دست داشتن بیش از ۵۰ درصد سهام باشگاه، حق اصلی رای دادن را حفظ میکنند. لیگ فوتبال آلمان موسوم به DFL چنین میگوید که هیچ سهامدار تجاری حق ندارد بیش از ۴۹ درصد حق یک باشگاه را در اختیار داشته باشد.
به زبان سادهتر، با این قانون هیچ سهامداری نمیتواند «مالک باشگاه» باشد و نظر خود را اعمال کند. به بیان دیگر، این هواداران هستند که نظر اصلی را در خصوص باشگاه میدهند و رویای آنها تعیینکننده است. در فوتبال آلمان این قانون از قدیم وجود داشت اما از سال ۱۹۹۸ تغییراتی در آن به وجود آمد و به اسم فعلی رسید. در واقع تا سال ۱۹۹۸ هم مالکیت خصوصی باشگاهها به هر طریقی ممنوع بود اما در سال ۱۹۹۹ همه چیز قانونمند شد.
باشگاههای استثنا در قانون ۵۰+۱
بایرلورکوزن، هوفنهایم و وولفسبورگ سه مورد خاص در بوندسلیگا هستند که سرمایهگذاران آن این قانون را رعایت نمیکنند. در واقع این سه باشگاه هم تحت قوانین ۵۰+۱ هستند اما از آنجایی که بیش از ۲۰ سال پیش باشگاه را تاسیس کردهاند، نیازی به تغییر مالک و سپردن آن به هواداران ندارند. در حقیقت قانون ۵۰+۱ برای آنها به گونهای دیگر اجرا میشود.
لورکوزن و وولفسبورگ به کارخانه داروسازی بایر و شرکت خودروسازی فولکس واگن وابسته هستند و به ترتیب در سالهای ۱۹۰۴ و ۱۹۴۵ تاسیس شدهاند. بنابراین چون بیش از ۲۰ سال قبل از قانون ۵۰+۱ تاسیس شدهاند، معاف از قانون هستند (سرمایهگذار باز هم نمیتواند از قانون فراتر برود و سرمایهگذاری بیشتری داشته باشد؛ اما نیازی به تغییر مالک هم نیست).
البته باشگاه دیگری مثل هوفنهایم هم استثنا است و چالشهایی در این زمینه داشته که در مطالب دیگری به طور کامل توضیح داده میشوند.
بوندسلیگا، پایبند به قانون ۵۰+۱
راینهارد راوبال، رئیس سابق DFL که یکی از موافقان این قانون است، قبلا چنین نظری داشت:
بوندسلیگا به اصول خود پایبند میماند. موفقیت فوتبال آلمان در دهههای گذشته به چندین عامل بستگی داشته و همه آنها هم ارتباط تنگاتنگی با قانون ۵۰+۱ داشتهاند؛ ثبات، تداوم و حضور پرشور تماشاگران. در زمان حضور من در دورتموند، ما هرگز در خصوص حذف این قانون صحبت نکردیم و هیچ برنامهای هم برای تغییر آن نداریم.
میشل پلاتینی مدیر سابق یوفا در سال ۲۰۱۳ از لیگ آلمان تعریف کرد و آن را برتر از باقی تیمها دانست:
با این که تمام اروپا لیگهای خستهکننده، استادیومهای نیمه خالی و باشگاههای در مرز ورشکستگی دارند، فوتبال آلمان شدیدا سالم و سر پا است.
همانطور که از سخنان واتسکه هم مشخص میشود، هدف اصلی این قانون، حفظ هواداران درون استادیومها است:
قانون ۵۰+۱ به طور کلی سود بیشتری برای باشگاهها دارد. اغلب باشگاهها که به یک رومان آبراموویچ دسترسی ندارند. اغلب سرمایهگذاران هم میخواهند پول بیشتر داشته باشند. حالا این پول از کجا میآید؟ این پول از کجا به سرمایهگذار میرسد؟ مشخص است؛ هوادار! من هرگز دوست ندارم هواداران ما مثل انگلستان «دوشیده شوند»!
کایران مگوایر کارشناس فوتبال در دانشگاه مدیریت لیورپول در رابطه با قانون ۵۰+۱ آلمان نظر جالبی دارد:
از نظر مالی، قانون ۵۰+۱ یک قانون ممانعتی و محدودکننده است. اما محدودیت آن دلایل بسیار خوبی دارد. آیا اگر این قانون برداشته شود، سرمایهگذاران میتوانند وارد فوتبال آلمان شوند؟ بله. اما باشگاهها دیگر به هواداران تعلق ندارند. باشگاهها به سرمایهگذاران گردنکلفت واگذاری میشوند و این مسئله خوب نیست.
سال ۲۰۱۸؛ نقطه عطف مهم برای حذف قانون
در مارس ۲۰۱۸ که بحث بر سر حذف این قانون داغ بود و مارتین کیند (مدیر هانوفر) پرچمدار مخالفین لقب گرفت، یک گروه وسیع از هواداران آلمانی یک کمپین خاص راه انداختند. پویش این سه هزار گروه هواداری در سراسر آلمان با نام «۵۰+۱ باقی میماند» شهرت یافت. سخنگوی این کمپین در سال ۲۰۱۸ چنین نظری داشت:
۵۰+۱ قانونی است که نشان میدهد فوتبال آلمان به کجا تعلق دارد. این قانون مشخص میکند که باشگاهها به چه کسانی تعلق دارند؛ به هواداران و اعضای باشگاه و نه اشخاص و کسب و کارها. من دوست دارم هوادار باشگاهم باشم و عضوی از آن لقب بگیرم. نمیدانم اگر باشگاه من به یک سرمایهدار ثروتمند تعلق داشته باشد، آیا باز هم من جزوی از باشگاه هستم؟ نمیدانم که اگر یک کشور خارجی بخواهد در آلمان سرمایهگذاری کند، آیا من باز هم جزوی از باشگاه هستم؟
مانوئل، سخنگوی این کمپین ادامه میدهد:
ما میبینیم که در فوتبال ما باشگاههایی دچار مشکل شدهاند. مدیریت این باشگاهها ایراد داشته اما این هیچ ارتباطی به این قانون ندارد. مثالهایی از باشگاههای موفق وجود دارد که بدون سرمایهگذاری بسیار بزرگ و خارجی، باز هم عملکرد موفقیتآمیزی داشتهاند.
در تایید حرف مانوئل، فرایبورگ را در نظر بگیرید. تیم کریستین استرایش که همواره در بوندسلیگا ۱ حضور دارد، تراز مالی مثبتی دارد و عملکرد خوبی نشان میدهد. در یک تحقیق در بین هواداران تند این باشگاه، ۹۲.۴ درصد هواداران حامی این قانون بودند و ۱.۸ درصد تمایل به حذف آن داشتند!
باشگاههای موافق ۵۰+۱
در آخرین تصمیمگیری رسمی در خصوص این قانون در مارس ۲۰۱۸، نظرات باشگاهها هم هماهنگ با هواداران بود. ۱۸ باشگاه حامی این قانون بودند و تنها ۴ باشگاه رای مخالف به آن دادند. البته همین ۴ رای نشان داد که هرگز نمیتوان پیشنهاد حذف قانون را به طور کامل از روی میز برداشت. مدیر مالی باشگاه فرانکفورت، الیور لکی میگوید:
قانون ۵۰+۱ هسته اصلی فوتبال آلمان است. ما باید همه تلاش خود را انجام دهیم، حتی اگر مجبور باشیم که تغییرات خاصی را اعمال کنیم، باز هم باید بتوانیم با چالشهای قانونی لیگ کنار بیاییم.
آینتراخت فرانکفورت، بروسیا دورتموند و چند مثال دیگر در دهه گذشته وجود داشتهاند که نظر مدیر مالی فرانکفورت و مانوئل را تصدیق میکنند. این تیمها هرگز سرمایهگذاری عجیب نداشتهاند و با برنامهریزی به مراحل پایانی رقابتهای اروپایی رسیدهاند.
از طرفی فدراسیون فوتبال آلمان به طور سرسخت در مقابل سرمایهگذاران خارجی ایستاده و از قانون خود حمایت میکند. دکتر استفان اوزنابروخ، مسئول مالی فدراسیون آلمان در مصاحبهای در سال ۲۰۱۸ گفت:
قانون ۵۰+۱ جای بحث و مذاکره ندارد. این قانون به طور محکم در ساختار لیگ ما باقی میماند. دلایل خوبی هم برای آن داریم. این قانون از باشگاهها محافظت میکند؛ فرض کنید یک سرمایهدار خارجی یک باشگاه ما را بخرد، پول زیادی به آن تزریق کند و دو سال بعد همه آن پول را بیرون بکشد. نتیجه چه میشود؟ یک باشگاه که به دستههای پایینتر سقوط کرده!
مخالفین اصل ۵۰+۱ در فوتبال آلمان؛ جنجال هانوفر
بایرن مونیخ یکی از باشگاههایی است که گاهی به مخالفت با این قانون میپردازد. مثلا هربرت هاینر رئیس باشگاه بایرن مونیخ در خصوص این قانون میگوید:
باید قبول کنیم که قانون ۵۰+۱ برای برخی از باشگاهها اصلا مفید نبوده. برخی از تیمها نسبت به باقی تیمها به سرمایهگذاریهای بیشتری نیاز دارند.
یا مثلا هانوفر در سال ۲۰۱۸ پرچم مخالفت با قانون ۵۰+۱ را در دست گرفت اما در نهایت شکست خورد. مارتین کیند رئیس سابق باشگاه هانوفر که نتوانست باشگاهش را از این قانون معاف کند، اخیرا یک مصاحبه جنجالی داشت:
من این بحث را به طور جدی پیگیری میکنم. شخصا توصیه میکنم که قانون ۵۰+۱ به طور کامل فرو بریزد! از نظر من باشگاههای بوندسلیگا، شرکتهای تجاری هستند و ویروس کرونا ضعف آنها را به طور کامل نمایان کرده است.
تصویر مارتین کیند، پرچمدار مخالفت با قانون ۵۰+۱
وولفگانگ هولزاوسر مدیر اجرایی سابق بایرلورکوزن یکی از مخالفین قانون ۵۰+۱ است. او به تازگی در یک مصاحبه چنین گفت:
به نظر من بوندسلیگا باید اجازه دهد تا سرمایهگذاران قویتر وارد میدان شوند. البته این ورود سرمایهگذاری باید به صورت مشروط و کنترلشده باشد. این کنترل باید از طرف لیگ فوتبال آلمان صورت بگیرد. این قانون نباید به طور کامل حذف شود، بلکه نیاز به بهبود آن وجود دارد و باید از شرایطی خاص و جدید تبعیت کند.
هولزاوسر ۷۱ ساله ادامه میدهد:
مثلا اگر یک سرمایهگذار بخواهد سهام یک باشگاه را به ارزش ۲۰ میلیون یورو بخرد، DFL میتواند بگوید: پول را به من بده و من آن را به باشگاه منتقل میکنم. یا من به تو یک ضمانت خاص میدهم که چنین پولی را خرج باشگاه کردهای. با این روش نظارت مطلوبی روی سرمایهگذاری به وجود میآید زیرا که فدراسیون فوتبال آلمان و لیگ فوتبال کشور ما، مقادیر بالا را بدون حساب و کتاب قبول نمیکنند.
گردهمایی جدید در آلمان؛ ۳۶ باشگاه و نگرانیهای مهم
در ماههای گذشته و با توجه به شرایط بسیار سخت جهان بعد از همهگیری ویروس کرونا، بحث بر سر این قانون بار دیگر داغ شده است. چند هفته پیش در گردهمایی ۳۶ تیم برتر آلمان (بوندسلیگا ۱ و ۲)، باشگاههای مختلف نگرانیهای خود را ابراز کردند.
یک روز پیش از برگزاری گردهمایی بزرگ ۳۶ تیم آلمانی، هانس یواخیم واتسکه در خصوص قانون ۵۰+۱ گفت:
با نیمنگاهی به تاریخچه بروسیا دورتموند، ما از حامیان واضح قانون ۵۰+۱ هستیم.
در ادامه و بعد از انجام گردهمایی، DFL بیانیه مهمی منتشر کرد:
لیگ فوتبال آلمان به زودی ارزیابیهای خود از این گردهمایی را منتشر میکند. هدف ما رسیدن به راهحلهای مطمئن برای فوتبال آلمان است. میخواهیم به نفع تمام باشگاههای بوندسلیگا ۱ و ۲ کار کنیم.
این بیانیه لیگ فوتبال آلمان یک بیانیه بسیار مهم محسوب میشود. هنوز مشخص نیست که آینده لیگ آلمان به چه صورت ادامه مییابد. جدال میان بعضی از هواداران و سرمایهگذاران همچنان وجود دارد و بسیاری از مسائل قانونی در کشور آلمان باقی هستند. آکسل هلمان مدیر اجرایی آینتراخت فرانکفورت بعد از گردهمایی ماه گذشته گفت:
من به همه سران باشگاهها و مسئولان فوتبال آلمان توصیه میکنم که انعطافپذیر باشند. اگر نتوانیم به راه حل مطلوبی برسیم، لیگ ما با مشکلات خطرناکی رو به رو خواهد شد.
پرو فنز (ProFans مجموعهای از هواداران داغ آلمانی هستند و ۴۸ گروه مختلف هواداری در آن عضویت دارند)، پیش از گردهمایی سران باشگاههای آلمان چنین بیانیهای منتشر کرد و حمایت خود از قانون ۵۰+۱ را نشان داد:
قانون ۵۰+۱ آخرین سنگر ما برای تصمیمگیری دموکراتیک روی باشگاههای محبوبمان است. این قانون از تیمها حفاظت میکند که فقط به جنبههای مالی و اقتصادی فوتبال نگاه نکنند و در تصمیمگیریهای خود به موارد دیگر توجه داشته باشند.
کرونا و قانون ۵۰+۱
با توجه به شیوع ویروس کرونا و فشار مالی شدید روی تیمها، برخی از مسئولان باشگاهها به طور جدی از این قانون انتقاد کردهاند. شاید ویروس کرونا توانست فشار مالی روی برخی از باشگاهها را به مسئولان آنها نشان دهد و آنها را به فکر فرو ببرد. روبرت شافر مدیر ورزشی هانوفر در مصاحبهای صریحا از DFL انتقاد کرد:
کشندهترین مسئله برای لیگ ما، قوانین قدیمی است. ما به چارچوب و قوانین جدیدی نیاز داریم. اما DFL در حال حاضر عملکرد مناسبی ندارد. حتی در زمینه تصمیمگیریهای مدیریتی و کلان هم مشکل داریم. بعد از خروج کریستین سایفرت، حدود یک سال است که هیچ اتفاقی رخ نداده.
البته این مصاحبه شافر پیش از انتخاب اولین رئیس خانم لیگ فوتبال آلمان منتشر شد. شافر ادامه میدهد:
از نظر من فقط دو راه حل برای فدراسیون وجود دارد. یا قانون را به طور کلی حذف کنند، یا موارد استثنا را به شرایط باقی تیمها برسانند. باورم نمیشود که تیمها دو دهه است که با شرایط نا برابر رقابت میکنند و به موفقیت هم میرسند. با این بازار عجیب، هرگز نمیتوان چیزی را توجیه کرد.
آینده لیگ آلمان چه میشود؟
البته باید توجه داشت که واکنشها به حذف قانون ۵۰+۱ فقط یک طرف ماجرا است. بخشی از بحث جدی در این گردهمایی جدید، حذف این چند باشگاه استثنا است! باشگاههای آلمانی میگویند چرا باشگاههایی مثل وولفسبورگ، لایپزیش، بایرلورکوزن و هوفنهایم به نوعی این قانون را رعایت نمیکنند؟ شاید در قوانین جدید، فدراسیون از این باشگاهها هم بخواهد مثل باقی باشگاهها سهام را به هواداران واگذار کنند.
در حقیقت ممکن است که نه تنها نتیجهگیری DFL به نفع سرمایهگذاری جدید در فوتبال آلمان نباشد، بلکه امکان خرجکردن را از تیمهایی مثل وولفسبورگ و هوفنهایم هم دریغ کند! فقط باید صبر کرد و دید تصمیم جدید لیگ فوتبال آلمان چیست و چه بر سر فوتبال آلمان خواهد آمد. در هر حال یک نکته واضح است: با وضعیت فعلی، قطعا نیاز به تغییراتی در قوانین وجود دارد!
نظر «ایرانی» درباره قانون ۵۰+۱
مخالفعلی میرقائد، طرفدار فوتبال آلمانباید قبول کرد بوندسلیگا در چند سال گذشته جذابیتش را بیش از پیش از دست داده است. در لیگی که قهرمان آن را می توان از ابتدای فصل پیش بینی کرد، هیچ تیمی توان رقابت با بایرن را ندارد. شاید قانون ۱+۵۰ برای مردم آلمان که هزینه کمی را صرف خرید بلیط نسبت به لیگی مانند لیگ برتر انگلستان می کنند خوب به نظر برسد ولی در طولانی مدت این مسئله ممکن است علاقمندان به لیگ را در خارج از کشور کم و کمتر کند و توان رقابت تیم های آلمانی با سایر تیمهای اروپایی را کاهش دهد.
فردین ملکشاهی، عضو مجموعه دورتموند پرشین و فوسبال ۹۰کافیست تنها نگاهی به فینالیستهای دو فصل اخیر لیگ قهرمانان اروپا بیاندازید تا پیام روشنی دریافت کنید: «پول عامل اصلی موفقیت است!». شاید بدبینی و ریسکپذیری پایین مدیران آلمانی و همچنین ترس هواداران آلمانی از مسائلی چون گران شدن بلیطها که نهایتا منجر به حمایت آنها از این قانون میشود، در آیندهای نزدیک فوتبال آلمان را به طور کلی از رقابت با سایر لیگهای برتر اروپا خارج کند! | موافقسید حسین علویزاده، سردبیر فوسبال ۹۰عملکرد کمنوسان تیم ملی آلمان (قبل از اصرار یواخیم لوو به برخی رفتارها!) خط ذهنی و هدف مهم مسئولان این کشور را به خوبی تایید میکرد. آلمان در جام جهانی ۲۰۱۴ یک تیم آماده را برزیل فرستاد و حداقل یک تیم آماده دیگر را در خانه نگه داشت؛ قطعا بخشی از این کیفیت فردی و تیمی به خاطر قانون ۵۰+۱ و حضور پر تعداد استعدادهای آلمانی در ترکیب اصلی باشگاهها حاصل شده بود، نه سرمایهگذاری عجیب و غریب خارجیها. از طرفی، نمایش آینتراخت فرانکفورت در سالهای اخیر، بایرن مونیخ در تمامی ادوار و البته دورتموند، شالکه، لورکوزن، هامبورگ و وردربرمن در مقاطع مختلف دو دهه گذشته نشان میدهد که پول لزوما موفقیت به همراه ندارد. چند فصل پیش از سقوط عجیب شالکه را بررسی کنید؛ معدنچیها به طرز عجیبی دست به جیب شدند و سقوط کردند. پول لزوما موفقیت نمیآورد! البته میتوان تغییرات جزئی در برخی از قوانین مالی ایجاد کرد اما سرمایهگذاری به سبک انگلیس؟ نه من موافق نیستم. |
موافق/مخالفاسماعیل نیکنام، طرفدار فوتبال آلمان/ موافق و مخالف قانون!موافق چرا که فرهنگ، ارزش ها و تاریخ باشگاهها حفظ خواهد شد، انتخاب رئیس و هیئت مدیره باشگاهها در کنترل هوادارن خواهند ماند. در دهه گذشته مونیخ 1860 را مشاهده کردیم که به یک میلیاردر کویتی فروخته شد، ولی وضعیت مونیخ 1860 وخیم تر شد و این خود مثال نقضی است که سرمایه گذار میلیاردر، لزوما تضمینکننده موفقیت نیست و هر سرمایهگذار، جاهطلبیهای مالکین چلسی، سیتی، پاریس سن ژرمن و منابع نامحدود آنها و وابستگی های دولتی و سیاسی آنها را ندارند. در ایتالیا باشگاههای بسیاری هستند که مالکیت شان در اختیار میلیاردرهای ایتالیایی و شرکتهای بزرگ است ولی همه آنها جاهطلبی زیاد و وابستگیهای سیاسی و دولتی ندارند؛ آنها زیرساخت های کهنه و فرسوده دارند و ناگزیر به قوانین فیرپلی مالی پایبند هستند. مخالف به این خاطر که آسیبهای اقتصادی سنگین شیوع کرونا و هزینه کردن برخی از باشگاههای لیگهای دیگر از جیب مالکان میلیاردرشان باعث شده توان رقابتی باشگاه بوندسلیگا پایین بیاید. قدرت خرید بازیکن توسط باشگاههای بوندسلیگا که بدون سرمایه گذاری مالکین شخصی و اسپانسرهای وابسته و پول و وامهایی که بانکها با واسطه به مالکان میلیاردر به این باشگاه ها قرض میدهند به شدت پایین آمده و کار برای حفظ کردن بازیکنان دربرابر تیمهای متوسط و سطح پایین لیگ انگلیس بسیار سخت شده است. مسائل دست و پا گیر ساختاری دیگری نیز در بوندسلیگا وجود دارد. مالیات بسیار سنگین دولت از قراردادها، پرداختی و درآمدهای باشگاهها. قیمت بلیطهای ارزان که اگر گران کنند باعث تجمعات اعتراضی و اعتصاب هوادارن میشود و حق پخش بسیار پایین در مقایسه با لیگ انگلیس. |